در حال بارگذاری ...
منتقد یزدی:

نیل سایمون در نمایش نامه «چو» پلشتی ها را بی پیرایه نشان می دهد

محمد رضا امیرخانی، منقتد یزدی در بخشی از یادداشتی که برای نمایش «چو» نوشته، آورده است: نیل سایمون چه زیبا در «چو» همه پلشتی ها را بی پیرایه از هر پندار بخردانه به خواهانش می‌نمایاند.

به گزارش تئاتر یزد؛ نمایش «چو» نوشته نیل سایمون و با کارگردانی امین دلپذیر از 25 اسفند 87 در سالن بلک باکس مجموعه تالار هنر یزد روی صحنه است. محمد رضا امیرخانی، منقتد یزدی یادداشتی برای این نمایش نوشته، که در پی می خوانید.

شامگاه جمعه نهم فروردین نود و هشت در  تالار هنر یزد به تماشای نمایش "چو" به نویسندگی نیل سایمون و به کارگردانی امین دلپذیر می نشینیم. قصد آن ندارم به نقد نمایش بپردازم، بلکه تنها مواردی را یادآور می شوم.

1- نمایشنامه «چو» کمدی هجو است از نمایش نامه نویس آمریکایی به نام "نیل سایمون" که مانند دیگر آثارش جامعه هزار رنگ و بی هویتش را به چالش می کشد.

آدم ها در هزار توی روابط ناسالم هر یک به رنگی پلشت و بی پروایند و آن چنان می نمایند که زرنگ هستند و هوشیار که البته  ناغافل از گرفتاریشان در چنبره روزمره گی های به ظاهر رنگارنگند و به واقع تهی از هر خمیره ای که رنگ و بوی اصالت و صداقت و پاکی باشد.

در دایره نامهربانی مهرورزی پیرایشی نابخردانه است و نیل سایمون چه زیبا در «چو» همه پلشتی ها را بی پیرایه از هر پندار بخردانه به خواهانش می‌نمایاند.

2- امین دلپذیر در مقام کارگردان وفادار به متن است و  البته پیاده سازی 100دقیقه نمایش، با فضای جامعه آمریکایی کاری است بس دشوار که الحق و انصاف با بهره گیری از همه توان در خلق «چو» می کوشد اگر چه به دلیل ساختار متن، نمایش در سطح می ماند و فراتر نمی رویم، لایه عمیقی کاوش نمی شود و خنده من تماشاگر بیشتر از عدم تجانس است و کمدی کلام احاطه دارد بر موقعیت...( به دلیل نخواندن ترجمه اثر نمی تو آنم به ضرس قاطع بگویم که تا چه حد مترجم و مولف سوم -آقای دلپذیر- در این گونه گونی نقشی خلاقه داشته اند)

به هر حال، بازی‌ها همه به دل می نشیند و همین حسن کار است. اگر چه نمایش «چو» در  برخی لحظات  به لودگی می رسد که این کاستی با ضرباهنگ بهینه به خستگی بیننده اش منجر نمی شود که مخاطب چو بنا به قاعده ذات کمدی،  نیکبختی (ظاهری) آدمهایش را در می یابد و مفرح سالن نمایش را ترک می کند.

 ضمن خسته نباشید به گروه اجرایی و به امید کارهایی بهتر و مضمونی تر، گفتارم را به پایان می رسانم.

و من الله التوفیق

10 فروردین ماه 98

یزد، محمدرضا امیرخانی




نظرات کاربران