در حال بارگذاری ...

نقدی بر قرعه برای مرگ

محمد محمد سیفی: امسال سال خوبی برای تئاتر یزد بود و پس از بیرون آمدن از انزوای ناخواسته برخی از پیشکسوت های این دیار و ایجاد نظم و هماهنگی در مدیریت یکپارچه هنر نمایش شاهد اجرای نمایش هایی با ژانرهای گوناگون و متناسب با ذائقه وسلائق تماشاگران بودیم اگر چه بدرستی هنوز در جایگاهی که شایستگی ان را داریم قرار نگرفته ایم اما اجرای نمایش هایی همچون "قرعه برای مرگ" ما را به آینده این هنر مردمی امیدوار می سازد.

 

نمایش "قرعه برای مرگ" که بر اساس داستانی از واهه کاچا وبه کارگردانی محمد تقی احتیاط برروی صحنه رفت قبل از هرچیز به ما، توجه به یک اصل در نمایش را یاد آوری می کند وآن واژه "کاتارسیس" است.حلقه مفقوده در غالب تئاترهای سالیان اخیر که کارگردانان این عرصه را به قهقرا برده است.

اجرای نمایش هایی بی هدف با تفکرات و اندیشه های نوگرایانه و نامتجانس با فرهنگ ایرانی وجشنواره پسند، سالن های نمایش را به تاریکخانه هایی بی روح برای تماشاگرانی ثابت مبدل ساخته بود!

ارسطو درکتاب معروف فن شعر "کاتارسیس" را یکی از اجزای شش گانه تراژدی می داند و معنای امروزی آن را می توان در این جمله خلاصه کرد: "تاثیر گذاری و تزکیه روح مخاطب بوسیله عناصر اصلی نمایش که نمایشنامه مهمترین عنصر آن است و محمد تقی احتیاط در اغلب آثاری که درمقام کارگردان حضورداشته، بخوبی این اصل را رعایت کرده است.

چرا که هرگاه حرفی برای گفتن داشته به سراغ متنی هم سو با دیدگاه و جهان بینی خاص خود رفته، برخلاف خیلی ها که چون حرفی برای گفتن نداشته اند به متونی گرانمایه چنگ زده اند تا در زیر سایه سنگین نمایشنامه، ضعف های خود را بپوشانند.

کارگردان برای اجرای نمایشی کلاسیک از "قرعه برای مرگ" سنگ تمام گذاشته است از دکور و طراحی لباس مناسب، هماهنگی نور و صدا و انتخاب هوشمندانه بازیگران گرفته تا میزانسن های هدفمند و زیبا اماضعف اصلی در ترجمه نمایشنامه است که علاوه بر تاثیر منفی بر کلیت کار، موجب یکدست نشدن حس و میمیک بازیگران نمایش شده است.

در اینجاست که به خوبی نیاز به حضور یک "دراماتورژ" در کنار کار گردان احساس می شود تا در روند تمرینات شرکت کند و اصالت و روح نمایشنامه را با تغییراتی پرورش دهد.

هنرنمایی بازیگران جوان در مقابل سه پیشکسوت بازیگری در تئاتر یزد نیز نشان دهنده جایگاه نسبتا خوب بازیگران جوان و مستعد در عرصه تئاتر استان بود که با هدایت کارگردان، شاهد بازی خوب و در خور توجه این بازیگران بودیم.

در این میان امیر جلالی در نقش "پی یر" و نسیم کاظمی در نقش "برژیت" شاخص تر بود. نسیم کاظمی که کاراکترش در نمایش نامه هم یکی از شخصیت های اصلی است محور اصلی روح جمعی آدم هایی است که ناخواسته وارد بازی خطرناکی شده اند.

او بخوبی با بازی در سکوتش نشان می دهد که چگونه می توان بی آنکه کلامی بر زبان راند  دیگری "ویکتور" را وادارکرد تا نقاب از چهره بردارد و به ناگفته هایش اعتراف  کند!

در مجموع، بازیگران نمایش با کمک طراحی لباس و گریم مناسب، بازی نسبتا خوبی را ارائه نمودند.

حضور بازیگران سرشناسی همچون ابوالحسنی، وزیری و صارمی به این اثر نمایشی انسجام بخشیده بود.

آنچه می ماند بیان یک نکته است و آن مقید بودن کارگردان به اجرای کاملا رئال از داستان واهه کاچاست.

دقت و نکته بینی در اجزای صحنه از دکور گرفته تا افکت وموسیقی وی را از رفتن بسوی خلق اله مان های نمایشی دور ساخته بود اگرچه نمایش "قرعه ای برای مرگ" درجذب مخاطب کاملا موفق است.

و کلام پایانی این که ایده و دیدگاه نمایش "قرعه برای مر گ" می تواند جهان شمول باشد. ایده ای که می توان آن را در یک جمله خلاصه کرد :

"سرشت و ذات هرانسانی در موقعیت های سرنوشت ساز خود را نشان می دهد.

نمایش "قرعه برای مرگ " تمام می شود و پرده ها ی سالن نمایش بسته می شوند، اما بیرون از سالن، نماش همچنان ادامه دارد و تماشاگران را رها نمی کند... آن ها از خود خواهند پرسید:

براستی اگر هر کدام از ما بجای این شخصیت ها بودیم چه واکنشی نشان می دادیم؟ آیا مانند دکتر به هر ترفندی متوسل می شدیم تاجان به دربریم؟ یا مانند "پی یر" در دنیای تاریک و خود ساخته ذهنمان بدنبال آرزوهای ابلهانه خود بودیم و یا مانند "ویلکر" برای چند صباحی زنده ماندن، حتی ملیت و هویت خود را نیز انکار می کردیم؟ و همه این دغدغه ها و واکاوی دوباره شخصیت خود، یعنی اتفاق افتادن کاتارسیس در نمایش!

نمایش "قرعه برای مرگ " نوید دهنده روزهای خوبی برای تئاتر یزد خواهد بود. روزهایی که با رعایت حرمت پیشکسوت ها و حفظ غرور جوانانی که دل در گروی عشق به این هنر مردمی گذاشته اند به جایگاهی که شایسته آن در کشور هستیم خواهیم رسید.

به امید آن روز...

                                                                

 




نظرات کاربران