در حال بارگذاری ...
نقدی بر نمایش «عبور از غبار»

غبار زدایی از میراث کهن

محمد محمدسیفی: نمایش «عبور از غبار» نگاهی دوباره به برخی از نمایش های اجرا شده در دهه ی پنجاه، به سبک و سیاق استاد محمد و اکبر رادی است.

نمایش هایی از لحاظ بصری نزدیک به زندگی واقعی با عناصری برگرفته از واقعیت گرایی محض و بکار گیری زبان محاوره ای مردم کوچه و بازار و استفاده از ضرب المثل ها، تکیه کلام ها و تیپ هایی که شاید در گذر زمان تنها در قاب عکس های غبار گرفته، بتوان سراغی از آنها گرفت. همچنان که ارزش های اصیل و انسان ساز این دیار در پوششی از غبار فریب و نادانی از دیده ها پنهان مانده است و نسل جدید، با سرعتی جنون آمیز هر آنچه نیاکان ما به رسم معرفت بنا نهادند را با حرص و طمع و آرزوی بی پایانِ رسیدن به مدینه فاضله ویران می سازند.

 نمایش هایی از لحاظ بصری نزدیک به زندگی واقعی با عناصری برگرفته از واقعیت گرایی محض و بکار گیری زبان محاوره ای مردم کوچه و بازار و استفاده از ضرب المثل ها، تکیه کلام ها و تیپ هایی که شاید در گذر زمان تنها در قاب عکس های غبار گرفته، بتوان سراغی از آنها گرفت. همچنان که ارزش های اصیل و انسان ساز این دیار در پوششی از غبار فریب و نادانی از دیده ها پنهان مانده است و نسل جدید، با سرعتی جنون آمیز هر آنچه نیاکان ما به رسم معرفت بنا نهادند را با حرص و طمع و آرزوی بی پایانِ رسیدن به مدینه فاضله ویران می سازند.

"محمدرضا امیرخانی" نویسنده ای است که بخوبی با مقوله نابسامانی فرهنگی آشناست و به عینه شاهد ستیز نابخردان با ریشه های فرهنگ اصیل و ناب ایرانی بوده است. نمایش نامه ی اخیر هم حکایت دردمندی است که نمی تواند در مقابل ناسپاسی ها نسبت به میراث کهن این مرز و بوم بی تفاوت بماند.

"عبور از غبار" مرثیه ای است بر آنچه که در طول این سالیان، از دست داده ایم و غم نامه ای در رثای مردانِ مرد که دیگر درمیان ما نیستند تا شجاعانه در مقابل هرگونه کج رفتاری بایستند و هراسی از نام و نشان عده ای تازه به دوران رسیده نداشته باشند، که جاهلانه تمامی داشته هایمان را به تاراج گذاشته اند.

تماشاگران نمایش شاید برای نخستین بار است که شاهد نمایشی رئال از سعید شهریار باشند.

اجرای نمایش نامه ای ملهم از مراسمی  سنتی (هنر نقالی) که تحرک و پویایی بازیگران را با میزانسن هایی خاص می طلبد و تنها در یک مکان سنتی قابل اجراست و این از هوشمندی کارگردان نمایش «عبور از غبار» در شناخت ویژگی های گوناگون ژانرهای نمایشی است.

در اجرای نمایش نیز شاهد درخشش بازی مهدی مالکی و خانم طباطبایی در نقش دایی و عصمت هستیم. اگر چه بقیه نقش آفرینان در خدمت نمایش بودند اما در جاهایی شاهد بازی های ضعیف همراه با استرس ناشی از حضور در صحنه از سوی شخصیت های فرعی نمایش بودیم.

میزانسن ها در آغاز نمایش، حساب شده و بر اساس توازن صحنه طراحی شده بود اما در پایانِ نمایش و با حضور بخش اعظمی از بازیگران در بیرون از سکو و در سمت چپ صحنه، به شکل غریبی بر هم خوردن همسانی و توازن در اجرای نمایش را بدنبال داشت.  

اما طراحی صحنه به ساده ترین شکل ممکن انجام گرفته بود، با دو پرده نقاشی قدیمی از نقالی که پرده اول (حکایت رزم رستم و سهراب) نشانه ای از تاریخ کهن ایران زمین و آفرینش قهرمانان و اساطیر توسط شاعر بزرگ حماسی بود که حس میهن پرستی را در مخاطب تقویت می کند، و پرده دوم که روایت جنگ خندق است و رویارویی علی بن ابی طالب با پهلوان کفار عمربن عبدود را به شیوه نقالی به تماشاگر عرضه می کند و در مجموع، از پرده اول که نشانه هایی از ملی گرایی محض را با خود دارد به پرده دوم می رسیم که تلفیقی است از حس وطن پرستی و ارزش های دینی مذهبی ایرانیان و این در واقع درونمایه اصلی نمایش «عبور از غبار» است.

در پایان باید یادآور شد که هرچند اجرای نمایش در چنین مکان هایی سهل و ممتنع می نماید، حضور تماشاگران از قشرهای گوناگون، عدم امکان کنترل مخاطب به مانند حضور در سالن های نمایش و بویژه معضل هماهنگی نور و صدا از جمله مشکلات عدیده ای است که تا آخرین روز اجرا، گریبان کارگردان و عوامل اصلی نمایش را رها نمی کند و شاید همین کاستی ها بر کیفیت اجرای نمایش "عبور از غبار" بی تاثیر نبوده است .اگرچه سعید شهریار مانند همیشه با جسارت و خلاقیتی مثال زدنی وارد گود شده و از انتخاب مکان نمایش گرفته تا گزینش بازیگرانی ناشناخته و بکارگیری کسانی که سال ها از صحنه نمایش دور بوده ا ند همگی حاکی از دیدگاه ضد کلیشه ای این کارگردان در اجرای یک نمایش ارزشمند بود.   .                                                                                

   

 

 نمایش «عبور از غبار» به کارگردانی سعید شهریار  در هتل سنتی ادیب الممالک یزد اجرا می شود 

                                                                                 




نظرات کاربران