محمدرضا امیرخانی در حال نگارش نمایشنامه‌ای تاریخی است
به گزارش خبرنگار ایران تئاتر در یزد، محمدرضا امیرخانی پیشکسوت تئاتر استان یزد، سال 1402 رتبه سوم نمایشنامه‌نویسی چهل و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر را به دست آورد، به مناسبت فرا رسیدن سال جدید و عید باستانی نوروز، این هنرمند، در مورد نمایشنامه خود یادداشتی را در اختیار ما قرار داد.
در متن این یادداشت آمده است: «ممدشاه نام یک استاد بنای ماهر دهه نود قرن دوازدهم شمسی در شهر یزد است. (استاد محمد بنا) که بعد از حاکم شدنش نام ممدشاه را بر وی می‌نهند و حتی سکه هم ضرب می‌کند... اما چگونه بوجود آمد؟ سال‌ها قبل یک‌مقاله‌ای خواندم در رابطه با این شخصیت که در فصلنامه فرهنگ یزد شماره ۲۸ چاپ شده بود با عنوان «سازنده منار بر چوبه‌دار» از آقای دکتر جلالی پندری، ایده نمایش از همینجا شکل گرفت. اما برای پرداخت چنین ایده‌ای باید فضا را بشناسی تا بتوانی ورود کنی و بشناسانی به خواننده و مخاطبت که سخت‌ترین مرحله است که من نامش را می‌گذارم پیش نگارش. در تولید فیلم کلمه پیش تولید را داریم. مرحله پیش‌نگارش برای هر نویسنده بخصوص آنها که سروکارشان با درام است تعیین‌کننده است که شامل تحقیق، پژوهش و شناخت ما از شخصیت‌هایی که می‌خواهیم خلق کنیم، بالطبع اگر اتمسفر و فضا تاریخی باشد باید تاریخ را بدانی و کنکاش در گذشته، که البته فقط یک برهه هم مد نظر نیست، تاریخ قبل، ما قبل و بعد از آن واقعه تاریخی، این غور در تاریخ بسیار وقت‌گیر است اما لذتبخش. با تحقیق جامع و کامل از فرمانروایان زمان قاجار در یزد و بخصوص حکومت استاد محمد بنا که به دو ماه و اندی و به روایتی کمتر و بیشتر حاکم یزد می‌شود، ابتدا متن رادیویی "ممدشاه" (سال ۱۴۰۰) و سپس درام "ممدشاه" را در سال (سال ۱۴۰۱) نوشتم. سال گذشته "ممدشاه" در چهل و یکمین جشنواره تاتر فجر اجرا شد به کارگردانی آقای سید ناصر امامی میبدی که کاندیدای بازیگری زن (خانم مجیبیان) و طراحی صحنه (مهندس ابوالفضل سلیمی) هم شدند، اما به دلیل تمرینات کم، نمایش به صحنه نرسید! کسی را هم مقصر نمی‌دانم، همه تلاش خود را نمودند، با توجه به زمان تمرین، همین اجرا بود که خسته نباشند
امسال تصمیم گرفتم متن را در بخش مسابقه نمایشنامه‌نویسی چهل و دومین جشنواره تئاتر فجر ارسال کنم، که خوشبختانه مورد اقبال داوران جشنواره اساتید ایوب اقاخانی، سید حسین فدایی حسین و شهرام زرگر قرار گرفت و از ۳۷۹ متن مقام سوم را از آن به دست آوردم.
این جایزه برای من کم‌ترین و استان یزد مهم بود، نخستین باری است که نمایشنامه‌ای از نویسنده یزدی در جشنواره تئاتر بین‌المللی فجر به برتری می‌رسد.
البته یزد در بخش صحنهای تئاتر فجر در سال ۶۴ جایزه سوم بازیگری را آقای محمدرضا شجریان دریافت کرد. چند کاندیدای برتر هم داشتیم، منجمله هنرمندان: سعید شهریار، ابوالفضل سلیمی، مجتبی لاله‌زاری، فاطمه مجیبیان و مریم نیک‌آیین.
تلاش‌ها برای تئاتر یزد ستودنی است، اما کی کفاف دهد این باده‌ها به مستی ما؟ در برپایی و برگزاری جشنواره یزد خیلی پیشگام است. چند جشنواره در استان یزد برگزار شد. افزون بر جشنواره‌های استانی تئاتر، جشنواره چتر زندگی، جشنواره تین، جشنواره بین‌المللی کودک و ... یکی دو نمایش از یزد در خارج از کشور هم اجرا شد و حتی نمایشی از یزد در کارگاه نمایش تئاتر شهر تهران به صحنه آمد که همه ستودنی است اما از نظر کیفی تئاتر یزد همچنان باید تلاش نماید و تلاش‌ها افزون و افزون‌تر شود. در یک جمله حرکت‌های خوبی صورت گرفته است اما تئاتر یزد تا وضعیت ایده‌آل هنوز فاصله‌ها دارد.
اگر خدا یاریم بدهد، نمایش بعدیم هم یک‌کار تاریخی است، شخصیت ستی فاطمه زن امیر چخماق و خواهر گوهر شاد خاتون در قرن نهم هجری که بسیار موثر در ساخت ابنیه‌های تاریخی مانند مسجد جامع یزد و ... می‌باشد، هم‌اکنون در مرحله تحقیق و پژوهش هستم.»
